Open Map
Close Map
N
Projections and Nav Modes
  • Normal View
  • Fisheye View
  • Architectural View
  • Stereographic View
  • Little Planet View
  • Panini View
Click and Drag / QTVR mode
分享这个全景图
For Non-Commercial Use Only
This panorama can be embedded into a non-commercial site at no charge. 查阅更多的
Do you agree to the Terms & Conditions?
For commercial use, 联系我们
Embed this Panorama
宽度高度
For Non-Commercial Use Only
For commercial use, 联系我们
LICENSE MODAL

1 Like

Seyhoun Art Gallery Feb Mar 2015 Rahim Mowlaeian 01
Tehran

aتصویر جامعه در نقاشی های مولائیان 

(تحلیل نقاشی های رحیم مولائیان ، نقاش مازندرانی)

هنر امری اجتماعی است و آثار هنری تولیداتی اجتماعی اند که هم بر جامعه تأثیر گذاشته و هم از آن تأثیر می پذیرند. جامعه و هنر در رابطه ای متقابل به سر می برند. تمامی آثار هنری و ادبی بالاخره روزی قصد عرضه شدن به مخاطبان را دارند و این یک قانون عام در عرصه هنر می باشد. از یک قطعه موسیقی گرفته تا یک نقاشی زیبا، از رمانی خواندنی گرفته تا شعری دلکش، از یک مجسمه ی مفهومی گرفته تا یک تئاتر پرمغز، همه و همه اگر به مخاطب عام و خاص عرضه نشوند معنا و ویژگی ذاتی خود را از دست خواهند داد. 

هنر همواره می کوشد از آشکار تا پنهان لایه های روابط اجتماعی، هویت انسانی، دغدغه ها و دردهای بشری، احساسات و آرزوها را بیان کند. از این رو هنر بیشتر از روش پدیدارشناسانه استفاده می کند. یعنی هنر به عمق آنچه که مردمان در ظاهر اشیاء و پدیده های طبیعی و اجتماعی می بینند رسوخ کرده و با کنار زدن پرده های ظاهری، ساختارهای ناپیدای پدیده ها را عیان می سازد. هنر این کار را به وسیله نمادها انجام می دهد، چه آنکه نمادها این توانایی را دارند که به نیابت از عناصر ساختاری نشسته و روابط میان پدیده های ساختاری را بیان دارند. آثار نقاشی رحیم مولائیان در این دسته از آثار هنری قرار دارند. آن ها به بازنمایی عمق روابط اجتماعی، سنت ها، فرهنگ زمانه و پنهان ترین لایه های ساختار عقیدتی جامعه می پردازند. این آثار آنچه که می توان آن را کلیت افکار و بازنمایی آن در روابط اجتماعی نامید را به وسیله طرح و رنگ ها منعکس ساخته و نقش آداب و سنن تاریخی مردمان را به خوبی برجسته می سازد. مولائیان به سطحی از جامعه می پردازد که به وسیله نگاه سطحی قابل درک نیست. این سطح از جامعه که تنها با رویکرد بسیار دقیق پدیدارشناسانه قابل درک است، سطحی است که افکار، اعمال، آداب و رسوم، سنت ها، زبان، شخصیت، روابط اجتماعی، هویت فرهنگی، اعتقادات و باورها، و تعاریف از زیستن در آن شکل گرفته و سپس به وسیله بروز عینی در سطح واقعیت های اجتماعی خود را نمودار می سازد. آنچه که همه ی انسان ها ظاهراً در زندگی روزمره انجام داده و آن اندازه برایشان عادی و طبیعی به نظر می رسد که هیچ بدان نمی اندیشند، در نقاشی مولائیان به ریشه های هویتی خویش متصل می گردد. این ریشه های هویتی دستمایه ی اصلی نقاشی مولائیان است.         

آنچه در اغلب آثار رحیم مولائیان جهان بینی و ساخت آگاهی جمعی انسان ها را بازنمود می کند 5 نماد مشترک است: 

1- انسان ها اغلب یک دست شان بر روی چشم و یا یک طرف صورت قرار دارد. 

2- صورت ها و چهره ها دو وجهی هستند. یکی به سمتی و دیگری به سمت دیگر می نگرد. 

3- سایه ها و آدم سایه وارها که به وفور در آثار مشاهده می شوند. 

4- «انسان- حیوان» ها که از بدن حیوانی و سر انسانی تشکیل شده اند. آن ها گاه به هیبت موجودی چارپا و گاه پرنده ظاهر می شوند. 

5- میوه انار.  

دکی ریکو که پایه گذار سبک نقاشی متافیزیک است می نویسد: «هر شیئی دو جنبه دارد، یکی جنبه ای که عموماً همه آن را می بینند و دیگر جنبه شبح گونه و متافیزیکی که تنها پاره ای معدود از افراد آن هم در لحظه های بصیرت و تمرکز متافیزیکی قادر به دیدن آن هستند. یک اثر هنری باید بیانگر چیزی بیش از شکل ظاهری خود باشد». آثار نقاشی مولائیان با استفاده از نمادهای پنجگانه فوق به مثابه کتابی بی خط عمل می کنند که بیانگر حرف های فراوان است. آن ها می خواهند چیزی بگویند، اما این را در قالب تصاویر و نمادها با زبان بی زبانی بیان می کنند. حرف اصلی آثار مولائیان، عمیق ترین گرایشات انسانی است که در هزارتوی جامعه قرار می گیرد. گرایشاتی همچون عشق که پی رنگ مشترک اغلب آثار مولائیان است. به طوری که انار به عنوان نماد عشق، دلبری، زایش، و پیوند زناشویی در بیشتر نقاشی ها خودنمایی می کند. این گرایشات در سیر حرکتی خود به مسیرهای از پیش تعیین شده ی جامعه و فرهنگ برخورد می کنند. چه، انسان موجودی فرهنگی است و برای گرایشات درونی خویش راه های فرهنگی می گشاید. این مسیرهای فرهنگی در قالب سنت ها، آداب و رسوم، هنجارها و عرف اجتماعی، روان و گرایشات درونی انسان را به کنترل خود در می آورند. یکی از اصلی ترین نقاشی های مولائیان که بیانگر این مضمون است اثری است که در آن تصویر زن و مردی با چشمان بسته در قالب قابی مربعی شکل ترسیم شده است. این تصویر که همه چیز در آن به صورت زوایای نود درجه ترسیم شده است، متشکل از کاشی هایی است که در قالب یک تصویر در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. در این نقاشی، مولائیان جایگاه زن و مرد را در جامعه نشان می دهد که متأثر از اعتقادات و عرف جامعه در درون فضایی مشخص جای گرفته و حریم های کاملاً جداگانه ای یافته اند. دیوار آجری (مرز) میان این دو قرار دارد. دیواری که به شکل دیوارهای سنتی و آجری می باشد. اندام شکل یافته و خشک زن و مرد (مخصوصاً زن) که در درون قالب کاشی ها جای گرفته است به شکل زاویه های نود درجه نمایش داده شده است. صورتک هایی که در فضای هر کدام از زن و مرد یافت می شود بیانگر عنصر نرینه و مادینه روان هر انسان است. چشمان زن و مرد بسته است. صورتک قسمت مرد که زن است آتش است. به نوعی آتش عشقی را نشان می دهد که در طول اعصار دو جنس زن و مرد را به یکدیگر پیوند می دهد. رنگ لباس زن قرمز  و رنگ لباس مرد آبی که در نمادگرایی رنگ ها همواره به عنوان دو رنگ متضاد اما مکمل یکدیگر به کار می روند. کتیبه های باستانی که در قسمت مرد وجود دارد نشان از باستانی و تاریخی بودن این وضعیت دارد. اسم این نقاشی را می توان «تاریخ زن و مرد ایرانی» نام نهاد. این تابلو، تاریخ سنت ها، عقاید و سالیان دراز  پشت سر گذاشته ی زن و مرد ایرانی را نشان می دهد. تاریخ 7 هزار ساله ای که از زمان آئین مهرپرستی (میترائیسم) تاکنون در ایران وجود داشته است. کتیبه بالای تصویر نشان دهنده خورشید (آئین میترا) است که همین، صحت این گفتار را تأیید می کند. 

در مجموع می توان گفت نقاشی های مولائیان تقابل و تعامل تاریخی «روان» و «جامعه» را نشان می دهد. روان به عنوان پس زمینه غیر قابل انکار گرایشات انسانی و جامعه به عنوان بستری فرهنگی. این گونه است که در اغلب آثار مولائیان سایه ها در پشت تصویر انسان حضوری فعال دارند. به زعم یونگ سایه نمایانگر صفات و خصوصیات ناشناخته یا کم شناخته شده ی «من» است که بخشی از حوزه ی شخصی روان را تشکیل می دهد. به همین خاطر است که در تمامی نقاشی ها انسان ها به صورت دوپهلو، دو وجهی، و رازآمیز ترسیم شده و دستان خود را در برابر نصفی از چهره ی خویش قرار می دهند. آن ها انسان هایی اند که در عین زندگی در جامعه، پای در عمیق ترین دریای روان داشته و می بایست بتوانند میان این دو تعاملی مثبت و سازنده برقرار دارند. 

احسان شریعت 

Historical Interaction and Contrast Between the Psyche and the Society

By Ehsan Shariat

  Art is a social matter and artworks are social products that affect the society and are also affected by it. Art and society have a reciprocal relationship. All artworks and literature are finally going to be released to audiences someday, and this is a general rule in the realm of art. A piece of music or a beautiful painting, a worth reading novel or a pleasant poem, a conceptual statue or a strong theater, and all will lose their inherent features  if not offered to the general or specific audiences.  Art always tries to express  both obvious and obscure layers of social relations, human dignity, concerns and human suffering, feelings and desires. Hence, the art has the phenomenological method. It means that the art penetrates the depth of what people see in the appearance of objects in natural and social phenomena, and pushes away the veils of the surface and manifests the invisible structures of the phenomena. Art does this through symbols. Because the symbols have the ability to be used on behalf of the structural elements and express the relationships among the structural phenomena. The paintings of "Rahim Mowlaeian" are placed in this category. His artworks represent the depth of social interactions, traditions, culture of the time, and the most hidden layers of ideological structures of the society. These works reflect the totality of thoughts and its expression in the social interactions by design and colors and highlight people's historical traditions very well. Mowlaeian contributes that level of the society which is not understood superficially. This level of society that is understandable by a very careful phenomenological approach, is a level in which the ideas, behaviors, customs, rituals, language, personality, social relations, cultural identity, values, beliefs and definitions of living are formed, and then demonstrates itself objectively in the level of  social realities. What the mankind apparently do in everyday life which seems normal to them and they do not even think about, is connected to its roots of identity in Mowlaeian's paintings. These roots of identity are Mowlaeian's painting main themes. Most of  "Rahim Mowlaeian"'s artworks  have 5 common symbols representing the ideology and the structure of  public awareness of humans: 

1.       People often put one hand on their one eye or one side of their face

2.       Faces are double sided, one sees this side and the other sees the other side.

3.        Shadows and "shadow-like people" are frequently seen in his works. 

4.       "Man - animal" beings composed of animal bodies and human heads. 

5.       Pomegranates.

  "De Chirico" the founder of metaphysical painting wrote: "Every object has two aspects. One aspect that is generally seen by everybody, and a ghost-like and metaphysical aspect that only a few people are able to see just in the moments of insight and metaphysical moments. An artwork should describe something more than its appearance. Mowlaeian's paintings use these five mentioned symbols, act as non written books expressing abundant words. These artworks want to say something, but express it in the form of pictures and symbols without using a speaking language. 

  The main character of Mowlaeian's paintings is the peoples' deepest tendencies which exist in the labyrinth of community. Tendencies such as love is the most common plot of his works.  So that, pomegranate as a symbol of love, coquetry, birth and marriage, is glaring  in most of his paintings. These tendencies, in their movement process, meet in the predetermined pathways to society and culture. Rather, mankind is a cultural being and opens cultural ways to his own inner tendencies. These cultural ways control inner tendencies and human mind in the form of traditions, customs, norms and social conventions. One of the most important paintings of Mowlaeian that expresses this theme is the one in which the image of a man and a woman with closed eyes has been drawn in a square frame. In the mentioned image everything was drawn in a ninety-degree angles,  composed of tiles placed next to each other in the form of an image. In this painting, Mowlaeian shows the status of men and women in the society influenced by the beliefs and custom of the community taken place within a specified area, having completely separate privacy. A brick wall (boundary) is located between them. A wall in the form of the traditional brick walls of Mowlaeian's city. Formed and dried bodies of the man and the woman (especially the  woman's) placed within the frame of tiles are displayed in ninety-degree angles. The masks that are found in both of the man's and the woman's part represent the masculine and feminine parts of every human psyche. Their eyes are closed. The man's female mask is the fire, it shows the fire of love that links both sexes together through the ages. The woman's clothes are red and the man's are blue, two contrasting but complementary colors in  the symbolism of colors. Ancient inscriptions in the man's part show  the archaeological and historical nature of this situation. The painting can be named as "The history of Iranian men and women". The painting shows the history, traditions, beliefs and long periods behind the Iranian men and women. It exists in Iran about seven thousand years, since the start of Mithraism. Inscriptions on the image represent the Sun (of Mithra religion) that confirms the validity of this statement. 

  Generally, it can be said that Mowlaeian's paintings show the historical interaction and contrast between the "psyche" and the "society". "Psyche" as an undeniable background of human tendencies and "society" as a cultural context. That is why shadows are active participants behind the human images in Mowlaeian's paintings. According to "Carl Jung" shadows represent the characteristics and features of the unknown or less known "me" that constitutes one part of the self psychology. That is why humans are drawn ambiguous, two-sided, and mystical in Mowlaeian's paintings, and put their hands on one half of their faces. They are those people who do feel the deepest part of the psyche while living in the society, and have to establish positive interactions between them. 

نمایشگاه آثار " رحیم مولائیان " اسفند 1393 گالری سیحون

View More »

More About Tehran

Overview and HistoryTehran is the capital of Iran and the largest city in the Middle East, with a population of fifteen million people living under the peaks of the Alborz mountain range.Although archaeological evidence places human activity around Tehran back into the years 6000BC, the city was not mentioned in any writings until much later, in the thirteenth century. It's a relatively new city by Iranian standards.But Tehran was a well-known village in the ninth century. It grew rapidly when its neighboring city, Rhages, was destroyed by Mongolian raiders. Many people fled to Tehran.In the seventeenth century Tehran became home to the rulers of the Safavid Dynasty. This is the period when the wall around the city was first constructed. Tehran became the capital of Iran in 1795 and amazingly fast growth followed over the next two hundred years.The recent history of Tehran saw construction of apartment complexes and wide avenues in place of the old Persian gardens, to the detriment of the city's cultural history.The city at present is laid out in two general parts. Northern Tehran is more cosmopolitan and expensive, southern Tehran is cheaper and gets the name "downtown."Getting ThereMehrabad airport is the original one which is currently in the process of being replaced by Imam Khomeini International Airport. The new one is farther away from the city but it now receives all the international traffic, so allow an extra hour to get there or back.TransportationTehran driving can be a wild free-for-all like some South American cities, so get ready for shared taxis, confusing bus routes and a brand new shiny metro system to make it all better. To be fair, there is a great highway system here.The metro has four lines, tickets cost 2000IR, and they have segregated cars. The women-only carriages are the last two at the end, FYI.Taxis come in two flavors, shared and private. Private taxis are more expensive but easier to manage for the visiting traveler. Tehran has a mean rush hour starting at seven AM and lasting until 8PM in its evening version. Solution? Motorcycle taxis! They cut through the traffic and any spare nerves you might have left.People and CultureMore than sixty percent of Tehranis were born outside of the city, making it as ethnically and linguistically diverse as the country itself. Tehran is the most secular and liberal city in Iran and as such it attracts students from all over the country.Things to do, RecommendationsTake the metro to the Tehran Bazaar at the stop "Panzda Gordad". There you can find anything and everything -- shoes, clothes, food, gold, machines and more. Just for the sight of it alone you should take a trip there.If you like being outside, go to Darband and drink tea in a traditional setting. Tehranis love a good picnic and there are plenty of parks to enjoy. Try Mellat park on a friday (fridays are public holidays), or maybe Park Daneshjou, Saaii or Jamshidieh.Remember to go upstairs and have a look around, always always always! The Azadi Tower should fit the bill; it was constructed to commemorate the 2500th anniversary of the Persian Empire.Tehran is also full of museums such as:the Contemporary Art Museumthe Abghine Musuem (glass works)the 19th century Golestan Royal Palace museumthe museum of carpets (!!!)Reza Abbasi Museum of extraordinary miniaturesand most stunning of all,the Crown Jewels Museum which holds the largest pink diamond in the world and many other jaw-dropping jewels.Text by Steve Smith.


It looks like you’re creating an order.
If you have any questions before you checkout, just let us know at [email protected] and we’ll get right back to you.